.....................



بزرگ‌ترین درد دنیاست عشق اون هم دور ازت باشه و هم دوستت نداشته باشه اخ عشق چه رنج عظیمی بهم دادی


هر شب
ڪه ستاره‌ها براے بوسیدن ماه
به انتظار شب می‌نشینند
من هم تورا
عاشقانه چشم به راهم
و عطرتو هر شب میپیچد در خیالِ من چاره یِ من چیست جز شب بیداری‌و شیرینـیِ دوستداشتن را
میچِشم از لَبـانت که حَل کنم تمام دردهای دنیارا شب به شب جـان به جـان میدهم
با صدایت خـوبِ من شب من با خیال تو است
سر گردانی در خیال تو
یک دلخوشی ساده است برای من
سنجاق ميكنم تورا به عاشقانهايم گويي كه تو در ميان همه چيزي خود جاني
جان را عزيز ميدارم
بر شوق وصال چشمانت
ميسرايم
به آغوش خيالم ميكشانم تورا
عطر نفسهايت متولد ميكند مرا
كودكی ميشوم پر از تمنای آغوشت
محمود درویش چقدر قشنگ میگه
تـو نَه دوری تا انتظارت کشم
و نَه نزدیکی تا ديدارت كنم
و نَه از آن مَنی تا قلبم آرام گیرد
و نَه مَن محروم از توام تا فراموشت کنم
تـو در میانه‌ی همه چیزی
یکی از قشنگترین متنهایی که در مورد دلتنگی خوندم شاید همین بود
پرسیدم اگر آدمها دلتنگ شوند چکار میکنند جواب داد بغل میکنند پرسید چگونه کسی را که نیست بغل میکنند جواب داد لازم به بودنش نیست گاهی عطرش را گاهی لباسش را
گاهی هم خیلی‌ که دلتنگ میشوی
هوای نفس کشیدنش را پرسید تو خودت دلتنگ میشوی در حالی که پیراهنی را
بو میکرد پاسخ داد نه پرسید اما این پیراهن جواب داد درباره دلتنگی پرسیدی نه دیوانگی



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 3 / 2

و ساعت 6:9 قبل از ظهر


احسان جونم خوبی خسته کارهایت نباشی امیدوارم موفق ترین شوی دوستت دارم بهترینم


شب می‌رسداز راه
مثل پیرزن غمگینی
که سالها پیش ازاین شهر رفت
چمدانش پراز لبا‌س‌های کهنه‌ی مردی بود
مردی که درکودکی گفته بود دوستت دارم
دستانت را به من بسپار
می‌خواهم آواز تاب‌داری بخوانم
که سایه بیفکند بر وطنم
که ببارد
بر دانه‌ای که مثل دلم در عمق این جهنم سوزان پنهان است
و عشق
آنقدرها هم که فکر می کردیم
عادلانه نبود زنِ همسایه عاشق شد پیراهنِ بلندتری دوخت من عاشق شدم گریه هایِ بلند تری سَر دادم در عصرِ ما
همه همیشه دیر می رسند یکی به اتوبوس یکی به قطار یکی به یکی
همزاد چشم‌های توام
در بازتاب آشوب که پس زده‌ست پشت‌دری‌های قدیمی را و نگران‌ست .
آرامشی نمانده که بر راه شیری بگشاید 
و روشنای بی‌تردیدت
از سرنوشتم اندوهگین می‌شود
دنیا اگر به شیوه‌ی چشم تو بود
پهلو نمی‌گرفت بدین اضطراب
دستانت را
اندکی به من امانت بده میخواهم با آن‌ها، گره از بافته‌های اندوهم بگشایم
ببین بساطِ دلبرانه ی اردیبهشت پهن شده تازه به سرآغازِ عشق رسیده ایم التهابِ عجیبی میانِ دلم برپاست یک احساسِ متفاوت یک بیقراریِ ناب انگار قرار است اتفاقاتِ خوبی بیفتد بادهای بهار پشتِ شیشه می رقصند گل های باغچه بذرِ امید به دلم پاشیده اند انگار زمین و زمان مژده ی روزهایِ بهتری برایم آورده اردیبهشت است بویِ بهشت را می شود از هر ثانیه اش استشمام کرد حالِ خوبی دارم قابلِ شرح نیست دلم کمی قدم زدنِ جانانه در خیابان می خواهد یک هندزفری یک موزیکِ عاشقانه و کمی هم لبخند همین برایِ شادی ام کافیست آری بعضی می رقصند که به خاطر بسپارند بعضی می رقصند که فراموش کنند و فراموشی لازمه ی این روزهاست اردیبهشت عجب ماهِ خوبیست
آدم هوَس میکند عاشق باشد



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 3 / 2

و ساعت 6:7 قبل از ظهر


سلام احسان جونم قند عسلم صبح قشنگت بخیر


بهترین بهانه
برای پیدایش صبح
طلوع آفتاب خیال بوسه های تو
بر شرق گونه های من است
که تمام دقایقم را
به رنگ نور در آورده
صبح شده
 پلکهایت را کنار بزن
شاید که آفتاب نگاهت
ذره ذره جانم را
به عطش چشمانت
مبتلا کند
صبــح بخیـــرهایت را
ڪَذاشتـہ‌ام سرِ طاقچـہ قلبـــم
شاید ڪہ بہ بهــانہ برداشتنشان
قدمی بڪَذارے بر سینہ خستہ مـن
بلڪہ آرام ڪَیـرد از
عطـــرِ حضـــورت تـن دردمنـدم
صبح بخیر هایت را بگو
تا من مثل همیشه
بغض‌های آغوشت را
در آنسوی رگ‌هايم احساس کنم
برخيز صبح را برايم هديه بياور
می خواهم لبخند خورشيد را
به صورتت بياويزم
تا خیال بوسه هايت مرا بسوزاند
قرارمان سر میز صبحانه
من عشق می آورم و تو عسل
من مربای بهار کنار نان میگذارم
تو چند بیت غزل
با دو فنجان چای
که دم بکشد در نگاهمان
مَرا ببوس‌
   وَ با مَرهَم بوسه هایَت
   دَستی بکش
   بَر زَخم های تَلنبار شُده ی
   دَشتِ مَملو از شَقایق های قَلبَم
حوالیِ اردیبهشت بوی بهشت می آید عطر شکوفه ها و خاکِ باران‌خورده هوش از سرِم پرانده فصل بهار شوخی بردار نیست تمام آدم‌ها را عاشق می‌کند
به اردیبهشق خوش آمدی



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 3 / 2

و ساعت 6:6 قبل از ظهر


سلام احسان جونم خوبی جان دلم که آنلاینی شب ات خوش ماه دلم


    امشب روحم را
به موسیقی آرام صدای تو می سپارم
و جسمم را
به تجسم نوازش خیال دستهای تو با آغوش باز
تسلیم قانون شب می شوم
شاید امشب دوباره به خوابم آمد
تو آرامشم باش و با آغوشت
خیالی ازشب بوسه هایت را روی گونه هایم به یادگار بگذار
آرامش شب های بیقراری ام باش
بگذار سکوت نفس هایت خاموش کند نبض طوفانی قلبم را
امشب مرا در
آغوشت بگیر
واز شاخه شاخه ی موهایم
ترانه ای
فراتر از دوستت دارم بنواز‌که طعم یکی شدن را بدهد
فڪر می‌ڪنم بہ تو
فڪر خودش شعر میشود
نگاه می‌ڪنم
عڪست را روے طاقچہ
نڪَاهم بغض می‌شود
دست می‌ڪشم بہ قاب
زیارت می‌شود
لب‌هام نزدیڪ لب‌هات و
همہ‌چیز محو میشود
نبودنت چنین ڪرده
بودنت چہ می‌ڪند
آرام بغلم کن  و بگو
دوستت دارم
بگذار شرابِ لبهایت لابلای قلبم
پاشیده شود
تو منو کامل می‌کنی من همه چیز رو راجع به تو دوست دارم و اون چیزایی که توی خودت ازشون متنفری باید بگم که من اون ها رو ستایش می‌کنم توی هر حالت و هر زمانی زیبایی نه فقط صورت هرچیزی که متعلق به توئه قشنگه افکارت درد هایی که به دوش می‌کشی و حتی حرف هایی که هیچ‌وقت نتونستی بزنیم می‌خوام بدونی مهم نیست کجا باشی و یا مشغول چه کار با چه کسی باشی، تو جزئی از من متولد شدی و جزئی از من می‌مونی توی جایگاهی رو توی قلبم داری که کسی نتونسته بود بگیره تو قسمتی از روحمو شدی که کسی نتونسته بود باشه و من قول می‌دم این قسمت ها برای همیشه برای تو می‌مونه
به‌ خودم که‌ اومدم‌ ماه‌ زندگیم تو‌ بودی????
نامه ای به تو یه جمله ی قشنگ کوردی هست که میگه تَنیآ نفری دَه نام دلم یعنی بین این همه آدم که میشناسم
تو توی دلم تکی همینقدر قشنگ



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 29 / 1

و ساعت 11:25 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم خسته کارهایت نباشی عشق قشنگم


براے توصیـف شب بہ چیـدمان واژه‌ها نیـاز نیسـت شب
حـس زیبـایی‌سـت
وقتی بہ یادت
لبخنـدے ڪوچڪ بـر لـب‌هایـم می‌نشینـد
شب خیال چشمانت
موسیقی دل انگیزی است
که ملودی هزاران عاشقی را
در خود دارد
بخواب آرام
مهتاب را به دامن بگیر
و از ترانه خوش مهربانی همین ملودی
در رقص هزاران بوسه بچین برای شب
امشب همه واژه های  قشنگ
سرمه شده اند
بر اندام تو
تا  مست ترین شعر
را
در آغوش تو پایان کنند
امشب عریان ترین واژه ها
در چشمان من میرقصد
وقتی دکلمه ی بوسه هایم
روی عکسهای تو میرقصد
صدای قلب نیست صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی کافی ست بایستی
تو انگیزه‌ی تمامِ دردهای منی اسطوره‌ی بی‌مهری‌‌ها
گرچه اندوهت را به جان خریده‌ام
اما همیشگی در من
تو پرآوازه بمان
یکی دَر مَن فرو می ریزد‌ امشَب
   بَرای لَمسِ آغوشَت
   بَرای تابِ گیسویَت
   بَرای بَرق چشمانَت
   که خیلی دوستشان دارم فرو می ریزد امشَب
‎‌‎ سر بر سینه ی خیالت
می نوازم سه تارم را
به یاد نوازش سر انگشتان تو و
تار های گیسوان من
هنوز شهد بوسه هایت را
مزمزه می ڪنم
در عریانیِ آغوشم
آنـچنان در منـی ڪه در تـردید بین رویـا و حقیقت معلـقم
هنگامِ قدم زدن برروی بـرفِ بڪرِ ڪوچه ها ردپایت در ڪنارم نقش می بنـدد ساعتها باتـو گفتـگو دارم بـۍ آنڪه صدای خود را بشنوم تو شـراب می نوشی و
من مسـت مۍ شوم من زندگی میڪنم با خیالت و
فرمان در دست توست و شـب ها دربستـرِ خالیـم  تـو نیستـے و من
در آغوشـت گـم میشوم
‎‌‌‌آه چرا می‌باید
من تو را شگفت بدانم
در این جریان
که از شگفت بودن همه چیزی
عادی می‌نماید وگرنه تو عادی‌ترین موسمی
که باید به چار موسم افزود
و چشمان تو
راحت‌ترین روزی که می‌توان برای زیستن تصمیم گرفت



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 29 / 1

و ساعت 8:47 قبل از ظهر



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 810 صفحه بعد

.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by cheshmanabi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




................................................ النازپوراسماعیلی ............................................. به صفحه اینستاگرام نقاشی ایرانی من بپیوندید: INSTAGRAM_IRANIAN1PAINTING ............................................. به صفحه اینستاگرام آشپزی من بپیوندید ... lnstagram- cheshmanabi ............................................... https://instagram.com/shayda_wear?igshid=10z6vflya9ey6 مزون مانتوی اینجانب دراینستاگرام عضو شوید ممنون




الناز پوراسماعیلی
















حافظ , دلنوشته غم فراق , دلنوشته لحظه قرار عاشقی , دلنوشته فراق , سهراب سپهری , مولانا , شعر , سخنان بزرگان , دلنوشته چشمان بی فروغ , آشپزی 2 الناز , جک , آشپزی الناز , دلنوشته غم فراق , مینیاتور , صنایع دستی ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 166
بازدید ماه : 6410
بازدید کل : 776902
تعداد مطالب : 24296
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


بزرگ‌ترین درد دنیاست عشق اون هم دور ازت باشه و هم دوستت نداشته باشه اخ عشق چه رنج عظیمی بهم دادی

<-PostTitle->

<-PostContent->

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
................................. ???????????????? ...........................

دانلود آهنگ
.............................

دانلود آهنگ
.................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
........................................

دانلود آهنگ
...........................................

دانلود آهنگ
.........................................

دانلود آهنگ
...........................................